سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
تحریم انتخابات مجلس نهم کار که بود!؟
دروغ مصلحتی عارف به دانشجویان
«محمدرضا عارف»، فعال اصلاحطلب و رئیس فراکسیون امید مجلس به تازگی در بخشی از دیدار خود با اعضای ادوار انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران گفته است: هیچگاه موافق تحریم انتخابات نبوده و نخواهم بود.
به گزارش ایسنا، او تأکید میکند:
ما (اصلاحطلبان) خود را جزء اصلی نظام میدانیم و اجازه نمیدهیم سرنوشت کشور بخاطر برخی کجسلیقگیها به مخاطره بیفتد برای همین همیشه حضوری فعال در تمامی عرصهها خواهیم داشت و تا زمانی که مردم بخواهند برای پاسخگویی به مطالبات آنها در عرصه خواهیم ماند. [۱]
*قبل از عارف کسان دیگری از اصلاحطلبان مثل کیانوشراد و فیضالله عربسرخی نیز تحریم انتخابات توسط اصلاحطلبان را انکار کرده بودند.
حتی حمیدرضا جلاییپور، یکی دیگر از چپهای ستادی در این زمینه تأکید کرده بود که تحریم انتخابات کار «افراطیون» است...[۲]
تمام این حرفها اما در حالیست که اصلاحطلبان «انتخابات مجلس نهم» در سال ۹۰ که حوالی دو سال پس از فتنه ۸۸ برگزار شد را عملا تحریم کردند و بعدا نیز کسانی از خودشان به این رفتار انتقاد کردند که البته در این میان خبری از آقای عارف نیست!
جالب آنکه حتی سایت ویکیپدیا نیز به این تحریم اشاره کرده است.
تحریمی که حسین مرعشی زمانی درباره آن گفت: «اگر در مقطعی هم کارگزاران در انتخابات غایب بوده، ناشی از شرایط سیاسی کشور بوده که در آن مقطع اصلاحطلبان همه غایب بودهاند».
در کنار او، عباس عبدی، از تئوریسینهای اصلاحطلب هم در مقطعی طی یک مقاله در روزنامه اعتماد نوشت:
«چهار سال پیش در این روزها و ماههای پیش از آن چالشی اساسی میان اصلاحطلبان درگرفت و یک گروه طرفدار مشارکت در انتخابات مجلس نهم بودند. آنان طرفدار معرفی نامزد و رای دادن به آنان بودند. یک گروه دیگر با ادعای اینکه این بر خلاف هویت اصلاح طلبی است و با ادعای اینکه نامزدهای ما را تایید نمیکنند، شرکت نکردند. این چالش کمتر به عرصه عمومی کشیده شد و بیشتر در سطح جلسات خصوصی بود. کسانی که صدای بلندتری داشتند، طرفدار عدم مشارکت بودند...اکنون وقت حساب کشی از آن رفتار است. آن سرمایه ای را که خرج نکردند و رایی را که نداند، اکنون کجا رفته است؟ چه نفعی از آن حاصل شده است؟ هیچ.»
غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران نیز نفر بعدیست. او زمانی در این رابطه گفت: «
من معتقد بودم که حتی در انتخابات مجلس(نهم) همه باید شرکت کنیم اما برای اینکه شقّ عصای مسلمین نشود و جمعیت متفرق نشود، گفتیم که باشد و ما تبلیغ این حرفها را نمیکنیم ولی عده زیادی از نیروهایی را که میتوانستیم به مجلس بفرستیم بدون هیچ بهایی از دست دادیم. با این حضور پیدا نکردن در انتخابات مجلس هم چیزی به دست نیامد که دلمان را به آن خوش کنیم و بگوییم آمار واقعی شرکت کنندگان اینقدر بوده است و از این دست حرفها. این «تحریم» تاثیری در جامعه نداشت.»[۳]
برخی معتقدند همین ناراستیها، کتمانکردنها و حرفهای ظاهرا مصلحتی اصلاحطلبان با قشرهای مختلف مردم است که سبب شده این جریان خاص سیاسی از سیاستورزی مطلوب دور باشد و فیالمثل ۱۶ سال است که در هیچ انتخاباتی نتوانسته اعتماد مردم را جلب و پیروز اکثریتی در کشور باشد.
اینکه طی ۱۶ سال گذشته هیچ رئیس مجلس و هیچ رئیس جمهوری از اصلاحطلبان ستادی نبودهاند؛ رفته رفته در حال تبدیل شدن به سرشت محتوم جریان چپ در ایران است.
***
اُوردوز یک سلبریتی پس از ترکیب «باران، شکست برجام و رفاه»!
«بهنام تشکر» از بازیگران سینما و تئاتر، روز چهارشنبه گذشته و همزمان با اعلام خروج رسمی آمریکا از توافق برجام، در یک پخش زنده از صفحه اینستاگرام خود این صحبتها را بیان کرد:
_روی زمین بخاطر یه عده آدم که قدرت دستشونه اتفاقات خوبی نمیافته...باید بریم زیر بارون تا لذت ببریم.
_مگه میذارن که آدم پیر نشه. با این اتفاقات که داره میافته... دلار و ارز و یورو و لغو برجام.
_در ایران هیجان کشنده داریم.
_خلاصه حسابی بلبشوئه. روز به روز هم هممون جوونتر میشیم! هممون. خیلیام عالی.
_من اصلا حرف سیاسی نزدم.
*بلبشوی مورد اشاره آقای تشکر در حالیست که شاخصهای اقتصادی و امنیتی در ایران چیز دیگری را میگویند.
در واقع برخی سلبریتیها اگر به جای نگاه سرسری به محیط اطراف کمی هم اهل مطالعه باشند، در رسانهها و کتابها خواهند خواند که سن امید به زندگی در ایران هماکنون همرده آمریکا و روسیه است، ضریب جینی در ایران بهتر از چین و آمریکاست [۴]، اقتصاد ایران در جایگاه هجدهم جهان قرار دارد [۵]، اتکای حیاتی ایران به درآمد نفتی قطع شده است و اوضاع امنیتی کشور نیز در بالاترین سطوح جهان قرار دارد.
تمام این موارد نیز هدیه همانهایی است که به قول تشکر قدرت دستشان است!
در اقتفای این صحبتها همچنین از باب دلسوزی و خیرخواهی میتوان به برخی توصیه کرد اگر اوضاع ایران اسلامی تا این حد گزنده، نفرینشده و غیر قابل تحمل است که باید برای لذت بردن به باران پناه برد؛ پس چرا رنج ماندن در ایران و محروم بودن از لذت در سایر کشورهای جهان را به جان خریدهاند؟
یقینا در ذهن آقای تشکر و برخی دیگر از سلبریتیهای منتقد تند، کشورهایی در دنیا هستند که اوضاع بهتری از ایران دارند و اصطلاحا میشود در آنها لذت برد! اما اینکه چرا این سلبریتیهای مشهور و غیر مشهور ماندن در ایران را همراه با بیان نارضایتی ترجیح میدهند؛ مسئلهایست که باید در دلایل آن تأمل کرد.
این نکته نیز محل سؤال است که چرا فقط در جمهوری اسلامی ایران است که برخی سلبریتیها به خود اجازه میدهند با حاکمیت کشور با طعنه صحبت کنند و از طرفی منافع و مزایای زیستن در ایران از جمله دستمزدهای چند ده و چند صد میلیونی و حضور در رسانه ملی و سینمای کشور و ... را هم از دست ندهند؟
گفتنیست، در صفحه اینستاگرام تشکر، تصاویری از سفر او به کشور آمریکا نیز به چشم میخورد...
***
چرا فرضیه «تنهایی و انزوای آمریکا» پس از خروج از برجام صحیح نیست!؟
پس از اعلام رسمی «ترامپ» رئیس جمهور آمریکا مبنی بر خروج آمریکا از برجامِ روحانی، کثیری از مشاهیر اصلاحطلب و دولتی و برخی چهرههای دیگر، که جملگی دستی در ماجرای پر غصه حمایت از برجام داشتهاند، عنوان میکنند که آمریکا از این پس دیگر تنها شد، آمریکا منزوی شد، دیگر کسی به آمریکا اعتماد نمیکند، ایران در منظر جهانی در موضع حق قرار گرفته و...
این فرضیه اما به دلایلی صحیح به نظر نمیرسد.
*این تئوری از آن رو صحیح نیست که آمریکا پس از حمله اتمی به ژاپن، کشتار در ویتنام و حمله بیدلیل به افغانستان و عراق هم منزوی نشد و همین آقایان در سالهای ۸۴ و ۹۲ برای توافق با آمریکا سر از پا نشناختند و بیتوجه به سابقه بدعهدی و ددمنشی کاخ سفید اما نسبت به توافق با او ابراز خوشبینی کردند.
البته از نظر ما آمریکا حتما یک رژیم منزوی در دنیاست اما مادام که حکّام کشورهای جهان دچار ترس از قدرت اغواکننده آمریکا و اسیر هژمونی رسانهای کاخ سفید باشند، بایستی در ظاهر امر نسبت به تئوری انزوای آمریکا آنهم با ساز و کار دیپلماسی اعتدالی، با تردید نگریست.
جالب آنکه مدعیان تنهایی آمریکا و بر حق شدن ایران در نزد افکار عمومی جهان! به این نکته هم اشارهای نمیکنند که خود این افراد از تماشاچیان خروج آمریکا از توافق رسمی با حکومت کوبا و به اصطلاح شکسته شدن «برجام کوبایی» در حوالی یکسال قبل بودند اما لام تا کام چیزی درباره بر حق نبودن آمریکا و یا منزوی شدن حکومت این کشور سخنی نگفتند و بلکه به جای آن با طمطراق فراوان در اندیشکدههای آمریکایی به سخنسرایی و تأکید بر گفتوگو و تعامل پرداختند!
اکنون نیز همین افراد باید شاهد این باشند که آمریکا به تعاملات خود پس از خروج از برجام نیز ادامه خواهد داد و کسان دیگری هم به جای این افراد در اندیشکدههای آمریکایی به بیان صحبتهای منورالفکری میپردازند.
مجددا تأکید میشود که حتما اقدام آمریکا در خروج از برجام برای کسانی مایه عبرت بود و هست اما ادعای همهگیر شدن این عبرت در سطح جهان و یا پرداخت شدن هزینههای سنگین دیپلماتیک توسط آمریکا نیز یک توهّم، بیشتر به نظر نمیرسد.
عقلهای منصف میدانند که راه منزوی شدن واقعی آمریکا جز از مسیر مقاومت و انقلابیگری نمیگذرد. کما اینکه وجود همین خصائل در نظام جمهوری اسلامی بود که آمریکا را در منطقه غرب آسیا و در عراق و سوریه و لبنان و یمن منزوی کرد.
***